کتاب تفکر سریع و کند ، نوشته دانیل کانمن ، معرفی و آنالیز
به گزارش مجله خبری، تفکر، سریع و آهسته کتابی نوشته دانیل کانمن روانشناس و برنده جایزه نوبل است که در سال 2011 منتشر شده. این کتاب تحقیقات کانمن در خصوص سوگیری های شناختی را ارائه می دهد که بر تصمیم گیری انسان تأثیر می گذارد.
کانمن تفکر انسان را به دو سیستم تقسیم می نماید:
سیستم 1 که سریع و شهودی است
و سیستم 2 که کندتر و سنجیده تر است.
تفکر سیستم 1 اغلب مستعد سوگیری ها و خطا ها است، در حالی که تفکر سیستم 2 منطقی تر است اما با کوشش به دست می آید و حاصل آن به راحتی از بین برود.
این کتاب طیف گسترده ای از موضوعات مرتبط با تصمیم گیری را پوشش می دهد، از جمله اعتماد بیش از حد، شهود، اثرات قاب بندی، لنگر اندازی، و بیزاری از فقدان. بعلاوه به این موضوع می پردازد که چگونه این سوگیری ها بر طیفی از حوزه ها مانند اقتصاد، سیاست و پزشکی تأثیر می گذارند.
کار کانمن در زمینه روانشناسی بسیار تأثیرگذار بوده و تأثیر قابل توجهی در زمینه هایی مانند اقتصاد و سیاست عمومی داشته است. این کتاب به علت نگارش واضح و مجذوب نماینده و بینش هایش در خصوص نحوه تصمیم گیری انسان ها مورد تحسین قرار گرفته است.
کانمن در تفکر، سریع و آهسته از طیف وسیعی از مثال ها و حکایات برای نشان دادن نکات خود استفاده می نماید. او شرح می دهد که چگونه مردم معمولاً هنگام تصمیم گیری به میانبر های فکری یا شهودی تکیه می نمایند و چگونه این شهودات می تواند منجر به خطا ها و سوگیری ها گردد. به عنوان مثال، شهود در دسترس بودن به تمایل به قضاوت در خصوص احتمال وقوع یک رویداد بر اساس چگونگی آسان بودن تبادرشان به فکر اشاره دارد، نه بر اساس احتمال آماری واقعی رویداد.
کانمن بعلاوه آنالیز می نماید که چگونه تصمیمات افراد می تواند تحت تأثیر عواملی مانند احساسات، چارچوب بندی و هنجار های اجتماعی قرار گیرد. او در خصوص اینکه چگونه مردم اغلب بر اساس ارزش نسبی گزینه ها تصمیم می گیرند، نه ارزش مطلق آن ها، بحث می نماید و چگونه این امر می تواند منجر به انتخاب های غیرمنطقی گردد.
این کتاب به پنج بخش تقسیم شده است که هر کدام جنبه متفاوتی از تصمیم گیری انسانی را آنالیز می نماید.
بخش اول مفهوم دو سیستم تفکر را معرفی می نماید،
قسمت دوم اکتشافی و سوگیری ها را به تفصیل مورد بحث قرار می دهد.
بخش سوم تأثیر شهود بر تصمیم گیری را آنالیز می نماید،
قسمت چهارم نقش احساسات را مورد بحث قرار می دهد.
قسمت پنجم به آنالیز چگونگی تصمیم گیری افراد در موقعیت های پیچیده، مانند بازار های مالی یا سیاست می پردازد.
یکی از نکات کلیدی تفکر، سریع و آهسته این است که تصمیم گیری انسان همواره منطقی یا منطقی نیست. کانمن استدلال می نماید که تفکر ما اغلب تحت تأثیر احساسات، تعصبات و اکتشافات است که می تواند منجر به خطا و اشتباه گردد. او پیشنهاد می نماید که برای تصمیم گیری بهتر باید از این سوگیری های شناختی مطلع باشیم.
یکی دیگر از مفاهیم مهم در کتاب، ایده ضرر گریزی است که به تمایل افراد به ترجیح اجتناب از ضرر به نفع کسب سود اشاره دارد. به گفته کانمن، این سوگیری می تواند منجر به تصمیم گیری غیرمنطقی گردد، زیرا افراد ممکن است بیشتر مایل به ریسک کردن برای جلوگیری از ضرر باشند تا در پی سود.
کانمن بعلاوه نقش شهود در تصمیم گیری را مورد بحث قرار می دهد. او بر این باور است که شهود می تواند ابزار قدرتمندی باشد، اما بعلاوه می تواند تحت تأثیر سوگیری ها و اکتشافی ها قرار گیرد. او پیشنهاد می نماید که مردم باید از شهود خود مطلع تر باشند و از آن در ارتباط با تفکر سنجیده و تحلیلی تر استفاده نمایند.
علاوه بر بحث در خصوص سوگیری های شناختی، تفکر، سریع و آهسته بعلاوه چگونگی تصمیم گیری افراد را در زمینه های مختلف، مانند در محل کار، در سیاست، و در روابط شخصی آنالیز می نماید. کانمن پیشنهاد می نماید که درک عواملی که بر تصمیم گیری تأثیر می گذارند می تواند به ما در انتخاب بهتر و اجتناب از دام های رایج یاری کند.
یکی دیگر از مفاهیم مهم در کتاب، ایده سهولت شناختی است. به گفته کانمن، مغز ما اطلاعاتی را ترجیح می دهد که پردازش آن ها آسان باشد و ما تمایل داریم بر اساس این اولویت تصمیم گیری کنیم. با این حال، این می تواند منجر به خطا ها و سوگیری ها گردد، زیرا ممکن است اطلاعات مهمی را که پردازش آن ها دشوارتر است نادیده بگیریم.
کانمن بعلاوه مفهوم تئوری منظره را مورد بحث قرار می دهد، که شرح می دهد مردم چگونه در شرایط عدم قطعیت تصمیم می گیرند. بر اساس این نظریه، افراد تمایل دارند که احتمالات کوچک را بیش از حد ارزش گذاری نمایند و احتمالات بزرگ را کم ارزش جلوه دهند.
ایده کلیدی دیگر در تفکر، سریع و آهسته مفهوم مغالطه برنامه ریزی است. به گفته کانمن، مردم اغلب زمان و منابع مورد احتیاج برای انجام یک کار را دست کم می گیرند و تمایل دارند بیش از حد به توانایی های خود برای رسیدن به ضرب الاجل ها خوش بین باشند. این می تواند منجر به برنامه ریزی و تصمیم گیری ضعیف گردد، زیرا افراد ممکن است تعهدات غیرواقعی یا غیرقابل دستیابی را انجام دهند.
کانمن بعلاوه نقش احساسات در تصمیم گیری را مورد بحث قرار داده. او بر این باور است که احساسات می توانند تأثیر قدرتمندی بر تفکر ما داشته باشند و گاهی اوقات می توانند قضاوت منطقی ما را تحت تأثیر قرار دهند. او پیشنهاد می نماید که مردم باید از احساسات خود و چگونگی تأثیر آن ها بر فرآیند های تصمیم گیری خود مطلع باشند.
یکی دیگر از مفاهیم مهم در کتاب، ایده قاب بندی است که به نحوه ارائه اطلاعات به مردم اشاره دارد. کانمن استدلال می نماید که روشی که در آن اطلاعات چارچوب بندی می گردد می تواند تأثیر قابل توجهی بر تصمیمات افراد داشته باشد و مردم اغلب به علت نحوه ارائه اطلاعات، انتخاب هایی را انجام می دهند که با ارزش ها و ترجیحات خود سازگار نیست.
تفکر، سریع و آهسته نیز به مفهوم تخصص می پردازد. به گفته کانمن، کارشناسان همواره در تصمیم گیری بهتر از افراد غیرمتخصص نیستند و در بعضی موارد ممکن است بیشتر مستعد سوگیری و خطا باشند. او پیشنهاد می نماید که افراد برای تصمیم گیری بهتر باید از تخصص خود و محدودیت های دانش خود مطلع باشند.
مفهوم مهم دیگر در تفکر، سریع و آهسته ایده اثر لنگر است. به گفته کانمن، مردم تمایل دارند هنگام تصمیم گیری به شدت به اولین اطلاعاتی که دریافت می نمایند تکیه نمایند، حتی اگر این اطلاعات نامربوط یا گمراه نماینده باشد. این می تواند منجر به سوگیری و خطا گردد، زیرا افراد ممکن است بر اساس اطلاعاتی که مرتبط یا دقیق نیستند، انتخاب نمایند.
کانمن بعلاوه مفهوم پرایمینگ را مورد بحث قرار داده که در آن قرار گرفتن در معرض محرک های خاص می تواند بر رفتار و تصمیمات افراد تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، افرادی که با کلمات پرخاشگرانه شنیده اند، احتمال بیشتری برای بروز رفتار پرخاشگرانه دارند.
مفهوم تعصب به گذشته هم در کتاب آنالیز شده. به گفته کانمن، مردم اغلب تمایل دارند به رویداد های گذشته بنگرند و اندازه قابل پیش بینی بودن آن وقایع را بیش از حد برآورد نمایند. این می تواند منجر به احساس اعتماد کاذب در توانایی فرد در پیش بینی رویداد های آینده گردد و می تواند منجر به تصمیم گیری ضعیف گردد.
مفهوم مهم دیگر کتاب، ایده هزینه های غرق شده است. به گفته کانمن، مردم اغلب به سرمایه گذاری در یک پروژه یا تصمیم ادامه می دهند، حتی زمانی که دیگر انجام آن منطقی نیست، زیرا قبلاً زمان یا منابعی را برای آن سرمایه گذاری نموده اند.
مفهوم ناهماهنگی شناختی هم بحث شده، که به ناراحتی افراد در زمانی که باور ها یا ارزش هایشان در تضاد با اعمالشان است، اشاره دارد. به گفته کانمن، مردم اغلب در پی حل این ناهماهنگی با تغییر باور های خود یا توجیه اعمال خود هستند، حتی اگر این اعمال غیرمنطقی یا ناسازگار با ارزش های آن ها باشد.
مفهوم حسابداری فکری شیوه ای است که در آن افراد انواع مختلف پول را دسته بندی می نمایند و با آن ها متفاوت رفتار می نمایند. برای مثال، افراد ممکن است بیشتر پولی را که در قرعه کشی برنده شده اند خرج نمایند، حتی اگر از نظر عملکردی معادل پولی باشد که به وسیله کار به دست آورده اند.
مفهوم اثر هاله نیز مورد بحث قرار گرفته، که به تمایل افراد به قضاوت دیگران بر اساس یک ویژگی واحد، مانند مجذوب نمایندهیت فیزیکی یا هوش اشاره دارد. این می تواند منجر به سوگیری و خطا گردد، زیرا ممکن است افراد بر اساس اطلاعات ناقص یا نادرست قضاوت نمایند.
ایده مغالطه روایی هم شرح داده شده. یعنی مردم تمایل طبیعی به خلق داستان ها و شرحاتی دارند که دنیای اطرافشان را پرمعنی کند، حتی زمانی که هیچ مدرک روشنی برای حمایت از آن داستان ها وجود ندارد. این می تواند منجر به سوگیری ها و خطا هایی گردد، زیرا افراد ممکن است روایت هایی را ایجاد نمایند که بر اساس اطلاعات ناقص یا نادرست است.
پس در سرانجام، کتاب تفکر، سریع و آهسته کتابی قابل تأمل و روشنگری است که خوانندگان را به چالش می کشد تا درباره فرآیند های تصمیم گیری خود به طور انتقادی فکر نمایند و توصیه های عملی در خصوص چگونگی جلوگیری از تعصبات و دام های رایج ارائه می دهد و تأثیر قابل توجهی در زمینه های روانشناسی، اقتصاد و سیاست عمومی می تواند داشته باشد. این کتاب را می توان یک کتاب کلاسیک در مطالعه رفتار انسان در نظر گرفت.
کتاب تفکر سریع و کند
نویسنده:دنیل کانمن
مترجم:فاطمه امیدی
ویراستار:بهنام فلاح
انتشارات:نشر نوین
از متن کتاب:
تمرکز روی خطاها به معنی زیر سؤال بردن یا لکه دار کردن هوش آدمی نیست؛ همان طور که توجه به بیماری ها در متون پزشکی به معنای انکار سلامتی نیست. بیشتر ما در بیشتر مواقع [از نظر فکری] سالم هستیم و بیشتر قضاوت ها و اعمالمان مناسب اند. در هر قدمی که در زندگی به جلو پیش می رویم، به طور معمول اجازه می دهیم برداشت ها و احساسات راهنمای مسیرمان باشند و اعتمادی که به باورها و ترجیحات شهودی خود داریم، معمولاً قابل توجیه است. اما همواره این گونه نیست، چراکه ما حتی وقتی در حال اشتباه کردن هستیم نیز اغلب به خودمان مطمئنیم.
منبع: یک پزشک