آیا سحرخیز باش تا کامروا باشی، چرند است؟
به گزارش مجله خبری، در این تحقیق، محققان با بررسی داده های مربوط به 700000 نفر، 350 عامل ژنتیک را که می توانند بر این موضوع که افراد ذاتاً صبح ها یا عصر ها پرانرژی باشند تاثیر بگذارد.
مجله خبری | برای موفقیت باید زود بیدار شود. این لااقل چیزی است که همیشه در گوش ما خوانده اند.
به گزارش مجله خبری ، باعث می شود مولدتر باشید. ستاره ها و مدیران سحرخیزند. سالمتر و شادتر خواهید بود. احساس می کنید بر زندگیتان تسلط دارید.
اما با وجود کولاکی از داستان هایی از این دست، بیدار شدن در کلۀ سحر، یک نسخۀ جادویی برای بهره وری نیست که مسائل شما در مدیریت زمان را به خودی خود حل کنید. برای برخی، این امر حتی می تواند، نتیجۀ عکس داشته باشد.
مسئله این است که روتینی پیدا کنید که با شرایط شما متناسب باشد. در زیر نکاتی را ارایه کرده ایم تا بتوانید تا فارغ از هیاهوی دیگران در مورد استراتژی خود برای بیدار شدن تصمیم بگیرید.
فواید زود بیدار شدن چیست؟
دستکم سحرخیزان مدعی اند که فواید بسکمک دارد.
بسکمک از افراد معتقدند که در ساعات اولیۀ صبح، موارد کمتری برای حواس پرتی وجود دارند: مثلاً بچه ها یا هر کس دیگری که با شما زندگی می کند، احتمالاً هنوز خواب هستند، و احتمالاً ایمیل ها و پیامک های کمتری در این ساعات برای شما می آید.
مدیرعامل اپل، گفته است که ساعت 3:45 از خواب بیدار می شود، تا ایمیل هایش را پیش از همکارانش در ساحل شرقی (که ساعت 6:45 است) چک کند. اوپرا وینفری، مجری مشهور، می گوید که هر روز ساعت 6:02 بیدار می شود تا پیش از شروع کار در ساعت 9، به تامل، مراقبه و ورزش بپردازد. شاید افراطیترین مورد مارک والبرگ، بازیگر، باشد که ساعت 2:30 از خواب بیدار می شود تا ورزش کند، گلف بازی کند، دعا کند و در دمای منفی 100 درجۀ کریوچیمبر، به ریکاوری بپردازد.
مارک والبرگ
از مطالعات علمی نیز اینطور برمی آید که زود بیدار شدن و موفقیت ممکن است با هم مرتبط باشند. کسانی که زود از خواب بیدار می شوند، با سنت شغلی هماهنگترند و معمولاً شخصیت عاملانه تری دارند، که ممکن است منجر به دستیابی ایشان به نمرات بهتر یا دستمزد های بالاتر شود.
اگر به صورت طبیعی سحرخیز نیستید، استراتژی هایی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند. ورزش زودهنگام و قرار دادن خودتان در معرض نور در اسرع وقت، می تواند به تحریک متابولیسم و دمای بدن منجر شود که می تواند زودتر شما را راه بیاندازد.
با این حال زود بیدار شدن ممکن است به کار همه نیاید. از قرار معلوم، کسانی که طبیعتاً سحرخیز نیستند، و به زور خود را صبح زود از تخت بیرون می کشند، با این کار خود را به جای نفع بردن، در معرض آسیب هایی قرار می دهند.
آیا زود بیدار شدن به کار همه می آید؟
نه خیر. اینکه زود بیدار شدن باعث بالارفتن بهره وری شما شود، می تواند ژنتیک باشد.
تحقیقات زیادی در این زمینه که چطور برخی از افراد از لحاظ بیولوژیک صبح ها هوشیارتر هستند و برخی دیگر شبهاست که در بهترین حالت هستند، اجرا شده است. مثلاً ممکن است بعد از ظهرها، هوشیارتر باشید و قابلیت های شناختی شما بهتر عمل کنند.
در واقع، تحقیقی که اخیراً در ژورنال Nature Communications، شواهد بیشتری در رابطه با درستی این موضوع ارایه شده است. در این تحقیق، محققان با بررسی داده های مربوط به 700000 نفر، 350 عامل ژنتیک را که می توانند بر این موضوع که افراد ذاتاً صبح ها یا عصر ها پرانرژی باشند تاثیر بگذارد.
بزرگی اندازۀ نمونۀ این تحقیق، آن را به بزرگترین تحقیق در این زمینه تا به امروز بدل کرده است، اگرچه برای تایید نتایج آن، تحقیقات بیشتری بایست انجام شود؛ بنابراین اگر، به صورت طبیعی صبح ها احساس هوشکمک و سرزندگی نمی کنید، اما همچنان تصمیم دارید که زود بیدار شوید، ممکن است به زمان اوج عملکرد خود ضربه بزنید.
البته، افراد ممکن است برای شروع زودهنگام روز دلایلی شخصی داشته باشند. مریلین، دیویدسون، استاد روانشناسی کار از دانشگاه منچستر، می گوید: ممکن است عوامل دیگری وجود داشته باشد، نظیر اشتیاق و رضایت بالای شغلی، که به شوق برای زودتر بیدار شدن و به سر کار رفتن، کمک می کنند.
والدین دارای بچه ها خردسال یا کارگرانی که ساعت های کاریشان غیرمعمول است، ممکن است انتخابی در رابطه با این که چه ساعتی روز خود را شروع کنند نداشته باشند.
نکته اصلی این است: فقط زود بیدار شدن، لزوماً منجر موفقیت آنی در اداره نمی شود. در واقع، بسته به شخص، می تواند تاثیری منفی داشته باشد.
آیا حالتی هست که زود بیدا شدن باعث تاثیر منفی بر بهره وری شود؟
بله. به خصوص اگر به صورت طبیعی سحرخیز نیستید و زور می زنید که از قطار بهره وری عقب نمانید.
ریچل سالاس، استادیار عصب شناسی از دانشگاه جان هاپکینز که در زمینه دارو های خواب و اختلالات خواب متخصص است، می گوید: مردم می گویند، فلان مدیرعامل پنج صبح از خواب بیدار می شود و روتین خاصی دارد و پس منم دوشنبه ها و جمعه ها این کار می کنم. اما این خواب منسجم نیست. اینطوری شما دارید سربه سر سیستم بدن خود می گذارید و مختلش می کنید.
سالاس می گوید که داشتن خواب شبانۀ کامل و داشتن میزان یکسانی از خواب در زمانی یکسان در هر شب، هر دو مهم هستند. بدترین سناریو این است که از خواب خود بزنید تا به آدمی سحرخیز بدل شوید.
قربانی کردن خواب به این معنی است که ممکن است تحت تاثیر اثرات منفی بسکمک که کمبود خواب دارد قرار بگیرید، که دگرگونی خلق، تمرکز پایین، افزایش وزن، اضطراب، افزایش خطر ابتلا به بیماری قلبی و فشار خون بالا، از آن جمله هستند.
پس اگر زود بیدار شدن، یعنی اینکه باید از خواب خود بزنید، این کار را نکنید. سالاس می گوید که بیمارانی داشته در دهۀ سوم و چهارم زندگی خود می توانسته اند از خواب خود کم کنند، اما با افزایش سن و تغییر سبک زندگی و فرزنددار شدن، در این امر دچار مشکل شده اند.
گایل کینمن، استاد سلامت روان شغلی در دانشگاه بدفورد شایر انگلستان، می گوید: اگر روزتان را زود شروع کنید، از آن طرف مجبورید که کارتان را زودتر تمام کنید، بنابراین ممکن است در واقع فایده ای عایدتان نشود. از نظر او، مدیران ارشد که روزشان را زود شروع می کنند و ساعات زیادی در اداره هستند یا اینکه شب ها با ایمیل خود را در دسترس قرار می دهند، تاثیرات مضری را متوجه خود می کنند.
در مورد مدیرعاملانی که تبلیغ سحرخیزی خود را می کنند، موردی خطرناک وجود دارد. کینمن می گوید: مدیران، الگو های مهمی برای کارکنان هستند؛ و اینکه چنین رفتاری را مطلوب نشان دهند، کاری غیرمسئولانه است.
شما باید چه کنید؟
نظر متخصصان این است تجربه کنید. به حرف ستارگان دنیای کسب وکار و امثالهم گوش ندهید و ببینید چه چیزی برای خودتان کار می کند. شاید هم شما از آن دستۀ سحرخیزان افراطی باشید.
به زمان هایی که بیش از همه خسته و بیش از همه هوشکمکد توجه کنید. در تعطیلی ها، به زمان هایی که به صورت طبیعی خوابتان می برد و از خواب بیدار می شوید دقت کنید. سعی کنید برنامۀ خود را با این زمان ها هماهنگ کنید، چرا که اینطور است که می توانید از حداکثر انرژی طبیعی خود در روز کاری استفاده کنید.
در مورد فضای کار، متخصصان پیشنهاد می کنند که رویکردی در پیش گرفته شود که در آن عادات همه مدنظر قرار بگیرد، تا همه بتوانند بهترین عملکرد را داشته باشند. سوزان استلیک، استاد دانشگاه از دانشگاه نیویورک، پیشنهاد می کند تا ادارات و تیم ها از تکنیکی به نام پرسشگری شناختی (Appreciative Inquiry) استفاده کنند.
معنایش این است که در اولین مراحل یک پروژه، تیم در کنار هم جلسه می گذارند، و برنامه ها و ترجیح های خود را صراحتاً در میان می گذارند و ایده آلش این است که گروه بتواند خود را به توجه به این شرایط هماهنگ کند.
استلیک می گوید: بدین ترتیب می توانید مسائلی نظیر این که من بچه دارم و باید هر روز پنج صبح بیدار شوم تا آن ها را برای فرستادن به مهدکودک آماده کنم و نمی توانم تا دیروقت بمانم مطرح کنید. این که در حال حاضر این ها نقاط ضعف من هستند و فلان چیز های نقاط قوتم. در واقع همان کار تیمی است.
اگر رهبران تیم منعطف باشند، می توانید توافق کنید که مثلاً یک آدم سحرخیز، ایمیل ها را چک کند یا استارت کار را بزند، و از طرف دیگر اجازه داشته باشد که عصر ها زودتر کارش را تمام کند. به این ترتیب، اینگونه افراد می توانند از فواید سحرخیزی بهره گیرند و از خستگی مفرط اجتناب کنند.
شما همچنین با این روش، سحرخیزی را برای کسانی تجویز می کنید، که این امر برایشان کاربردی یا مفید است، نه اینکه با توهم افزایش بهره وری، به همه بگویید صبح زود بیدار شوند.
در نهایت اما، باید به مشورت هایی که غیر متخصصان در زمینۀ خواب ارایه می دهند، به دیدۀ احتیاط نگاه کنید. ضمناًً باید ترجیح خاص خود در زمینۀ خواب را بشناسید و زمان هایی از روز (یا شب) را که در اوج خود هستید شناسایی کنید؛ و مهمتر از همه، بایستی خواب کافی، و منسجم داشته باشید.
کسانی که برای پیروی از قهرمان خود در عرصۀ کسب و کار، به زور و زحمت صبح ها قبل از خروس ها بیدار می شوند، خود را در معرض آسیب قرار می دهند.
منبع: فرادید